صاحبدوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

چگونه فلسفه بخوانیم - روش صحیح خواندن فلسفه همراه با معرفی کتاب برای شروع

سخن دوست :امام حسین (ع) : بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

چگونه فلسفه بخوانیم؟

می توان از این آثار چیزهایی را آموخت، مشروط بر آنکه به هنگام مطالعه، قواعدی خاص را در نظر داشته باشیم:

۱٫ تنها تا زمانی خواندن را ادامه دهید که این کار برایتان لذت‌بخش است؛ در غیر این صورت چیز زیادی دستگیرتان نمی‌شود.

۲٫ نگذارید خواندن کتاب شما را به حالت خاموشی و سکوت بیاورد. هرگاه خود را مرعوب کتاب یافتید، خود، سخن بگویید!

۳٫ به هنگام مطالعه، ترس و خشم را کنار بگذارید. هر دو مانع فهم است.

۴٫ از نوشیدن و نیوشیدن دریغ نکنید.

۵٫ هر جور که راحتید عمل کنید؛ تمام کتاب را بخوانید. یا نه، از انتها و یا از آغاز بخوانید. یا اینکه از خواندن قسمت‌هایی صرف‌نظر کنید و یا اگر خوابتان گرفت، سرتان را روی کتاب بگذارید و بخوابید.

۶٫ اگر کتاب را کسالت‌آور یافتید، آن را به قفسه کتاب بازگردانید. و با اولین کسی که مواجه شدید، درباره آنچه که از نیچه و یااز بزرگ دیگری خوانده‌اید، توضیح بدهید. نگران نباشید؛ گفت‌و گوی جالبی در خواهد گرفت.

معرفی کتاب

در پایان تعدادی از کتاب ها را جهت مطالعه معرفی می نماییم ؛

۱٫دنیای سوفی

نویسنده ؛ یوستین گُردر [ویژگی اساسی این کتاب می توان به سیر داستانی و زبانی شیوا و روان اشاره کرد ؛ نویسنده این کتاب سالها در برگن فلسفه تدریس کرد ؛ و پیوسته در فکر متن فلسفی ساده ای بود که به درد شاگردان جوانش بخورد ، چون متن مناسبی برای فلسفه نیافت خود نشست و دنیای سوفی (۱۹۹۱) را نوشت . کتاب با استقبال غیر منتظره ای رو به رو شد و در همان چند سال اول به بیش از سی زبان دنیا ترجمه شد و تاکنون میلیونها نسخه در جهان فروش رفت است

گردر استاده ساده نویسی و ایجاز است ، سه هزارسال اندیشه را در ششصد صفحه میگنجاند و و زیرکانه از قول گوته میگوید؛ «کسی که از سه سال بهره نگیرد تنگدست به سر میبرد .»

او به راحتی مباحث پیچیده فلسفه غرب را بی آنکه مبتذل شود به زبان ساده و شیوا و همه فهم بیان میکند : از جمله بهره جویی مسیحیت را از نظریه های افلاطون و ارسطو ، ریشه گرفتن فرهنگ اروپایی از فرهنگ سامی و هند_اروپایی ، هگل را و بحث آنچه عقلی است ماندنی است ، و دوران خود ما را و انسان محکوم به آزادی را و …

توجه داشته باشید دنیای سوفی رمان است رمانی خودآموز و با طرح و بسطی گیرا و دلنشین درباره هستی و علت محبوبیت عجیب آن در سراسر جهان همین است

۲٫تاریخ فلسفه غرب

 نویسنده : مصطفی ملکیان

[ از خصوصیات مثبت این اثر میتوان به زبان ساده و قابل فهم و هم چنین آوردن مثال های مناسب برای فهم مفاهیم دشوار اشاره کرد .]

۳٫تاریخ فلسفه

نویسنده : ویل دورانت (مترجم ؛ عباس زریاب خویی)

[این کتاب در تاریخ فلسفه قدر و ارزش چندانی ندارد ولی ازخصوصیات مهم این اثر نیز زبان خوش خوان ساده و روان و هم چنین حفظ روند تاریخی آنست ]

۴٫لذات فلسفه

نویسنده : ویل دورانت (مترجم عباس زریاب خویی)

[ این کتاب نیز نوعی تاریخ فلسفه موضوعی در این کتاب ارائه شده است]

۵٫تاریخ فلسفه

نویسنده ؛ فردریک کاپلستون.

کاپلستون یکى از روحانیون طراز اول مسیحى و وابسته به فرقه یسوعیان (ژزوئیت ) ها است. کتاب وى، به لحاظ

ویژگیهایى که دارد، بسیار #معتبر و مورد توجه بسیارى از #محققان و #دانش_پژوهان فلسفه است و در دانشگاههاى فراوانى

تدریس مى شود.

این ویژگیها عبارتند از ؛

۱_ مفصل بودن

۲_جامع بودن

به گونه اى که حتّى به فیلسوفان طراز سوم نیز پرداخته است

۳_ امانت در مقام نقل و تصویر آراى دیگران، تا آنجا که در توان او بوده است، سخنان فلاسفه را امینانه و بى کم و کاست نقل کرده است و در تبیین اقوال، نظر کسى را قویتر یا ضعیفتر از آنچه هست، نشان نداده است; ۴_قوت نقد: کتاب کاپلستون صرف نقل آرا نیست بلکه وى در مقام نقادى از آراى فیلسوفان نیز برآمده و این نقادى را با قوت به انجام رسانده است

۵_در نظر گرفتن ارتباط فیلسوفان با یکدیگر ؛ فلسفه در واقع یک روند است نه مجموعه اى از قطعات پراکنده، و نمى توان فلاسفه یا نظامهاى فلسفى را جدا جدا لحاظ کرد; لذا کاپلستون در عین حال که آراى فلاسفه را یک به یک باز گفته است، ارتباط فلسفه را نیز در نظر داشته و تأثیر و تأثّر اشخاص را به خوبى خاطر نشان کرده است.

بر کاپلستون دو اشکال کرده اند:

۱_ یکى اینکه گفته اند کاپلستون کشیش بوده است و کشیشان و روحانیان معلّمان خوبى نیستند، زیرا همه وقت از سرِ تعصب سخن مى گویند، از این رو کتاب کاپلستون چنانکه باید و شاید، اعتبار ندارد. با رجوع به کتاب مى بینیم که این انتقاد بسیار نامنصفانه است.

۲_ دوم این که کاپلستون از کسانى است که به «فلسفه جاودانه» قائلند.

توضیح :

اصطلاح «فلسفه جاودانه، حکمت خالده یا جاودان خرد لااقل از قرن دوازدهم میلادى بدین سو در فلسفه غرب وجود داشته است. معتقدان این فلسفه مى گویند: در جهان یک نظام یا جریان فلسفى با اصول ثابت و لایتغیر هست که تا ابدالآباد پایدار مى ماند و تبدلات و تغیرات فلسفه تنها به شاخه هاى بسیار فرعى آن باز مى گردد ؛ اصول این نظام، دست ناخورده باقى خواهد ماند و هر مسأله و مشکل فلسفى را مى توان با رجوع به این اصول حلّ و فصل کرد.

نخستین کسى که بر این سخن تصریح کرد، توماس آکوئینى ( = توماس آکوئیناس) بود که از فلاسفه طراز اول غرب (در قرن سیزدهم میلادى) است. ولى امروزه در غرب بیشتر اعتقاد بر این است که چنین نظام فلسفى برترى، که بتواند بر همه نظامهاى دیگر غلبه کند، وجود ندارد و فلسفه ها باید

به این امر قانع باشند که در کنار یکدیگر زیست کنند.

کاپلستون به فلسفه جاودانه باور دارد، از این رو به همان فلسفه قرون وسطى ـ که از افلاطون و ارسطو مایه گرفته است ـ اعتقاد میورزد. لذا بر او اشکال کرده اند که وى تا آنجا سخن دیگران را می پذیرد که با اصول فلسفه جاودانه سرتعارض و ستیز نداشته باشد و گرنه در مورد آراء مخالف از او بیم بی انصافی می رود ..

« اما در مجموع کتاب کاپلستون بهترین کتاب در تاریخ فلسفه غرب است .»

تاریخ فلسفه کاپلستون در نُه جلد منتشر شده است، ولى تنها این مجلدات به فارسى ترجمه شده است:

جلد اول: یونان و روم; ترجمه سید جلال الدین مجتبوى (چاپ اول ۱۳۶۲ و چاپ دوم ۱۳۶۸

جلد پنجم: فیلسوفان

انگلیسى از هابز تا هیوم; ترجمه امیر جلال الدین اعلم (۱۳۶۲)

جلد هفتم: از فیشته تا نیچه; ترجمه داریوش آشورى ۱۳۶۷

جلد هشتم: از بنتام تاراسل; ترجمه بهاءالدین خرمشاهى;

و بخشى از جلد ششم: کانت; ترجمه منوچهر بزرگمهر.

مجلدات زیر نیز در دست ترجمه است:

جلد دوم: فلسفه قرون وسطى، فلسفه اسلامى تا توماس آکوئیناس و اسکوتوس; مترجم: کامران فانى

جلد چهارم، فلسفه

جدید از دکارت تا لایب نیتز; مترجم: غلامرضا اعوانى;

جلد نهم: فیلسوفان فرانسوى، فلسفه علم، اگزیستانسیالیسم تا

مرلوپونتى; مترجم: عبدالحسین آذرنگ.

۶٫تاریخ فلسفه

نویسنده : امیل بریه ترجمه علیمراد داوودى.

[کتابى است بسیار ارزشمند که تنها جلد اول و دوم آن به فارسى ترجمه شده است، جلد نخست آن درباره فلاسفه یونان و

جلد دوم در باب فیلسوفان روم است. (چاپ اول ۱۳۵۲ و چاپ دوم ۱۳۷۴)]

۷٫تاریخ فلسفه غرب

 نویسنده : برتراند راسل (ترجمه نجف دریابندرى.)

کار راسل دو عیب عمده دارد: نخست آنکه راسل ـ چنانکه خودش در مقدمه کتاب اعتراف مى کند فیلسوف است نه مورخ فلسفه، و اطلاعات وى در باب تاریخ فلسفه چندان دقیق نیست.

عیب دوم او آن است که راسل به «پوزیتیویسم منطقى» قائل است و این رأى را به آراى دیگران نیز سرایت مى «یا اتمیسم منطقى» دهد، بنابر این در گزارش خویش، با نظرات فلاسفه منصفانه مواجه نشده است.

.

۸٫سیر حکمت در اروپا

نویسنده: محمد على فروغى.

[سیر حکمت در اروپا کتابى است بسیار عالى، دقیق و عمیق، و در نقل وتصویر آراى فلاسفه، امانت به کمال در آن رعایت شده است;

ولى در عین حال به دو عیب مهم نیز مبتلاست:

۱_نخست آنکه این تاریخ فلسفه به هیچ روى نقّادانه نیست و مواردى که در آن نقدى صورت گرفته است، از شمار انگشتان دست بیشتر نیست

۲_دوم آنکه چون مؤلف تنها با زبان فرانسه آشنا بوده است، در باب فلاسفه فرانسوى بسط کلام داده، لیکن درباره دیگر فلاسفه غربى به اختصار گراییده است; این است که گاه مثلا درباره یک فیلسوف طراز سوم فرانسوى همان قدر سخن گفته است که درباره یک فیلسوف طراز اول انگلیسى. ]

۹٫پندار گسترش پذیرى بیپایان حقیقت

نویسنده امیر مهدى بدیع( ترجمه احمد آرام.)

[امیر مهدى بدیع، متفکر ایرانى ساکن سوئیس، در این اثر یک دوره تاریخ فلسفه غرب را به اجمال ولى عمیق طرح کرده است. اگر این کتاب به منزله چارچوبه تاریخ فلسفه غرب قرار گیرد و بر مبناى آن، تاریخ این فلسفه بیان شود، کارى بسیار موفق انجام خواهد گرفت. ]

۱۰٫نقد تفکر فلسفى غرب

 نویسنده : اتین ژیلسون(مترجم احمد احمدى. )

[این کتاب در حقیقت تاریخ فلسفه غرب (از قرون وسطى تا عصر حاضر) است با شیوه اى بسیار نقّادانه; ترجمه آن نیز

بسیار دقیق است، اما چندان شیوا نیست.]

۱۱٫روح فلسفه قرون وسطى

نویسنده : اتین ژیلسون(با ترجمه بسیار خوبِ علیمراد داوودى.)

۱۲٫شناسایى و هستى

 نوشته مینار(ترجمه علیمراد داوودى. )

[اصل این کتاب که به زبان فرانسه نوشته شده، مفصل است و حدود ۵۲ آن به فارسى برگردانده شده است و مى توان آن را تاریخ فلسفه موضوعى به شمار آورد.]

۱۳٫فیلسوفان بزرگ

نویسنده: کارل یاسپرس.

[کارل یاسپرس آلمانى، از فیلسوفان طراز اول اگزیستانسیالیست الهى است. او در این کتاب «فیلسوف» را به معناى «متفّکر» به کار مى برد و معتقد است که در جهان هفت متفّکر بوده اند ـ که هشتمى هم ندارند ـ و دیگران همه طفیل افکار آنها هستند و همه تفّکرات بشر تحت سیطره آنان است، و هر کس هر جا سخنى مى گوید، در واقع، بر آرا و سخنان این

هفت تن حاشیه مى زند و از کسى غیر این افراد، سخن بکرى صادر نشده است; اینان عبارتند از: کنفوسیوس (فیلسوف

معروف چینى ، بودا (پیامبر هندى الاصل)، حضرت مسیح (علیه السلام) افلاطون، سقراط، آگوستین قدیس و کانت آلمانى;

شرح حال و آراى این اشخاص را یاسپرس در این کتاب آورده است.

یک بخش از این کتاب یک بار با عنوان جلد اول با نام فیلسوفان بزرگ به ترجمه اسداالله مبشرى منتشر شده است. این

ترجمه، که شرح حال چهار متفّکر را در بردارد، از دقّت فراوانى برخوردار نیست. انتشارات خوارزمى شرح حال این

هفت تن را جدا کرده است تا کتاب یاسپرس را در قالب هفت کتاب منتشر کند و تاکنون این کتابها منتشر شده است:

کنفوسیوس ترجمه احمد سمیعى; افلاطون; و آگوستین; ترجمه محمد حسن لطفى. این ترجمه دوم از کتاب یاسپرس دقیقتر است. ]

 

۱۴٫سه آستانه نشین

نوشتۀ دایا جینیس الن، ترجمۀ رضا رضایی.

 و یک سلسله کتاب به نامهاى:

عصر اعتقاد; عصر خرد; عصر روشنگرى; و عصر ایدئولوژى; که هرکدام نویسنده و مترجم خاصى دارد و دوره اى از دورانهاى تاریخ فلسفه را به بحث و بررسى نشسته است.

شاید در سالیان اخیر، افراد بسیاری که #علایق_فرهنگی_و_فلسفی پررنگی دارند، در عین حال #تحصیلات_رسمی_فلسفی_ندارند؛ عناوین آثار فلسفی چندی را سراغ گرفته باشند ؛ کتابهایی که ایشان را با چیستی و چند و چون فلسفه و اهمّ مباحث آن، همچنین نگرش فلسفیِ به هستی آشنا کند و خوانده های پراکنده شان را نظم و نسق بخشد و نظام مند سازد.

از میان فهرست بلند بالا که ارائه شد تعداد زیادی به کار  عموم علاقه مندا نفلسفه و مباحث فلسفی می آید (نه فقط دانشجویان و متخصصان فلسفه)

امیدوارم دوستان و عزیزان، با خواندن آثار فوق و گشتن و گردیدن در بوستان فلسفه، لحظات و اوقات خوش و غریبی را تجربه کنند و

« دمی از رنج هستی وا رهند».

 

ادامه دارد …

به این پست امتیاز دهید.
Likes3Dislikes5
نظرات و ارسال نظر